دانلود کتاب صوتی رستم و سهراب
شنیدن این فایل صوتی برای نوجوانان به منظور آشنایی با شاهنامه بسیار توصیه می شود
«شاهنامه»، حماسه ملی ایران زمین و یکی از برجستهترین سرودههای حماسی جهان است.
کتاب صوتی «رستم و سهراب» داستان مرگ سهراب جوان را روایت میکند که در جنگ با رستم، نامآورترین چهره اسطورهای «شاهنامه» و ادب پارسی، به دست پدر کشته میشود.
کتاب صوتی «رستم و سهراب»، به صورتی نمایشی اجرا و در آن از جلوههای صوتی برای ایجاد فضاهای مختلف بزم و رزم استفاده شده است.
خلاصه داستان «رستم و سهراب» که بالغ بر 1000 بیت است، چنین است:
« رستم روزی که دلتنگ و افسرده است عزم شکار میکند و با اسب مشهورش، رخش، به سمت شمال میتازد و به کشور توران، همسایه شمالی و دشمن دیرین ایران وارد میشود. در بیشههای آن کشور به شکار میپردازد و پس از گرفتن و کشتن گورخری، آن را کباب میکند و میخورد و در کنار رودخانه به خواب میرود.
چند سوار تورانی رخش را اسیر میکنند و به شهر سمنگان میبرند و رستم پس از بیدار شدن با تعقیب جای پای رخش به سمنگان میرسد. شاه سمنگان که دست نشانده افراسیاب، شاه بزرگ توران و دشمن بیرحم ایران است، از آمدن رستم به شهرش میترسد زیرا او را برابر با یک سپاه میداند و از همینرو به پیشباز و دیدار رستم میرود. رستم خشمآلود از شاه میخواهد که هر چه زودتر اسب را پیدا کند. شاه قول میدهد رخش را بیابد و از رستم درخواست میکند برای استراحت به کاخ او برود.
تهمینه، دختر شاه سمنگان، از مدتها پیش نادیده دل به رستم بسته و حال که مرد رویاهای خود را در قصر پدر مییابد شبانه به خوابگاه او میرود و عشق خود را بر او آشکار میکند.
نه ماه بعد تهمینه پسری به دنیا میآورد و نامش را سهراب میگذارد. سهراب شباهتی به تورانیان ندارد به همین دلیل در نوجوانی از مادر میپرسد که پدرش کیست و چرا با دیگران تفاوت دارد؟
تهمینه نخست از پاسخ امتناع میکند ولی سرانجام ناگزیر به او میگوید که پدر او رستم پهلوان بزرگ است و از او میخواهد که نام و نشان خود را به کسی نگوید.
سهراب سرمست از این خبر و به شوق دیدن پدر تصمیم میگیرد سپاهی بیاراید، به ایران حمله کند، پادشاهی ایران را به رستم بدهد و مادرش را ملکه ایران کند.
افراسیاب، شاه بزرگ توران و دشمن دیرینه ایران، از دلاوری سهراب و بلندپروازیاش آگاه میشود و سپاه بزرگی در اختیار او میگذارد اما هدف افراسیاب با هدف سهراب متفاوت است.
افراسیاب میخواهد که در جنگ رستم را بکشد، چون میداند که ایران بدون رستم را به آسانی میتوان شکست داد. از اینرو، به سرداران خود میگوید که نباید هویت رستم را برای سهراب فاش کنند تا او به خیال این که با پهلوانی ایرانی میجنگد رستم را شکست دهد.
در یورش به ایران، سهراب یکی از دژهای استوار ایران به نام سپددژ را تسخیر میکند و فرمانده دژ را که هجیر نام دارد اسیر میگیرد و نزد خود نگه میدارد.
سپاه ایران و توران سرانجام به هم میرسند و سراپرده میزنند.
رستم از دلاوری پهلوان تورانی که نامش را نشنیده و تصور نمیکند پسر خودش باشد به وجد میآید و سعی میکند برای جاسوسی و شناخت سهراب، شبانه با لباس مبدل به اردوی او برود و از دور حرکاتش را تماشا کند.
در این زمان برادر تهمینه، زنده رزم، که در اردو گشت میزند مردی را مشغول جاسوسی چادر سهراب میبیند و از او میخواهد خود را معرفی کند اما رستم مشت محکمی بر گردن او میکوبد و او را میکشد و خود از صحنه میگریزد.
سهراب که از مرگ داییاش غمگین میشود روز بعد یک تنه به سپاه ایران حمله میکند و ...».
کتاب صوتی «رستم و سهراب» با اجرای برجستهترین گویندگان ایران اجرا شده است.
سرپرست گویندگان: ابوالحسن_تهامی
این کتاب صوتی در یک فایل به شما عزیزان تقدیم میشود.
مدت زمان»1:53:30